بسم الله الرحمن الرحیم
صحبتهایی تقطیع شده ... همین !
البته میبینیم در بعضی از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضیها با عنوان[کردن] "دین دولتی" و "فرهنگ دولتی" میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و بهاصطلاح یک اَنگ غلطی و مخالفتی به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتی کنند، فرهنگ را دولتی کنند! این حرفها یعنی چه؟ دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتی یعنی دین مردمی؛ همان دینی که مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد. دولت، وظیفه برای ترویجِ بیشتر [دین] دارد. هر کسی هر توانی که دارد، باید خرج کند؛ یک روحانی باید توانش را خرج کند؛ یک دانشگاهی باید توان خودش را صرف کند؛ یک انسانی که دارای یک منبری است، دارای یک حوزهی نفوذی است در تأثیرگذاری روی مردم، باید توان خودش را خرج کند. از همهی اینها پرتوانتر هم دستگاه حکومت یک کشور است؛ خب، طبعا باید توان خودش را صرف کند در راه ترویج فضائل و جلوگیری از آنچه مزاحم رشد فضائل است. پس بنابراین فرهنگ جامعه متولی میخواهد؛ مثل اقتصاد. منبع
دولت دینی خوب است اما دین را نباید دست دولت داد حتی تبلیغ دین باید به دست عالمان، مراجع، صاحب نظران و دلسوزان انجام شود و دولت نیز حمایت لازم را انجام دهد. منبع
والحمدلله...
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا طلاق زیاد شده ؟ سوالیست که مطرح میشود و در قبالش این سوال مطرح میشه که مگه اصلا طلاق زیاد شده ؟! حالا زیاد بشه ، این خوبه یا بد ؟! زیاد یعنی چی ؟! و هزار تا سوال دیگه . به اینا زیاد کاری نداریم ، با فرض اینکه زیاد شدن طلاق پدیده ی زیاد جالبی نیست و زیاد ، نه به معنی شایع شدن بلکه به معنی بیشتر شدن نسبت به قبل باشه ، چه جوابی میشه به این سوال داد ؟ بگذریم از جوابهای روانی و اجتماعی و حتی سیاسی اقتصادی که داده میشه یه چیزی خیلی خودنمایی میکنه و اونم اینه که " من به حقم نرسیدم و این زندگی حقم نبود و اون وظیفه اش رو انجام نداد من چرا انجام بدم " . خیلی جاها رواج داره این حرف . تو بحث حجاب وقتی وارد میشید با همین جواب روبه رو میشید . تو بحث اقتصاد و فقر همینطور . تو مباحث اجتماعی هم همینطور . وقتی میپرسی چرا حجاب رو رعایت نمیکنی میگه که آقا چشمش رو بپوشونه ! وقتی میگی این همه فقیر میگه خب برن کار کنن . وقتی میگی شوهرت ، زنت ، بچه ات ،خواهرت ، برادرت ، دوستت میگه مگه اونها در قبال من چی کردن که حالا من بخوام واسشون فلان کار رو بکنم !!
واقعا چرا وقتی از وظیفه ی ما پرسیده میشه از حق هامون صحبت میکنیم و از وظایف بقیه ؟! وظیفه فرزندی ، وظیفه خواهر برادری ، وظیفه ی پدری مادری ، وظیفه ی همسری ، وظیفه ی مسلمانی مگه دربرابر حق و حقوق مطرح میشه ؟! یه تغییر نگرش داشتیم ، قبلا روی وظایف خودمون تاکید میکردیم و الان روی وظایف بقیه و حق و حقوقمون ... . حق خواهی یک چیزه و انجام وظیفه هم یک چیز و این دو رو خیلی نباید در مقابل هم قرار داد . انجام وظیفه در (خیلی یا بعضی ) جاها مشروط به گرفتن حق نیست . اگه تغییر نگرش بدیم از روی حق خواهیِ صرف به وظیفه شناسی و حق خواهیِ درست یک سری مشکلات حل میشه .
"وظیفه ی فرزند در قبال والدین ، همسر در قبال همسر چیه ؟!" در بعضی جاها کم رنگ شده و همین هم مشکل ساز شده . وظیفه ها انجام نمیشه و حق خواسته میشه و این میشه که نباید بشه .
والحمد لله رب العالمین
1.تولید علوم انسانی اسلامی برای حداقل کشور ، لازم است .
2.تولید علوم انسانی اسلامی نیازمندشناخت اسلام است .
3.تنها کسی که میتواند اسلام شناس باشد مجتهداست .
4.برای تولید علوم انسانی اسلامی نیازمند به اجتهاد هستیم .
5.زبان رایج بین المللی و مرسوم در علوم انسانی حداقل تا قسمتی با زبان فقهی و اجتهادی فرق دارد .
6.زبان علوم انسانی را اساتید دانشگاه میدانند .
7.برای تبدیل اجتهاد مجتهد نیازمند به حضور فعال دانشگاهیان هستیم .
8.علوم انسانی رایج فعلی خیلی تاب گزاره های علوم اسلامی را ندارد و نمیتواند آنهارا خیلی بپذیرد .
9.برای فهم علوم انسانی اسلامی نیازمند عوض کردن فضای فعلی علوم انسانی هستیم .
پس
وحدت حوزه و دانشگاه با اجتهادمجتهد و تبدیل اجتهاد به گزاره های رایج و فضاسازی درعلوم انسانی مقدمه ای هستند بر اصلاح ...
- ۹۵/۰۴/۰۷