بسم الله الرحمن الرحیم
اول
این اعیاد و هفته ی وحدت مبارک
دوم
اگر هدف از کار تربیتی را سعادت افراد در دنیا و آخرت بدانیم یعنی میخواهیم دین را کامل اجرا کنیم چون دین سعادت را رقم میزند پس بواسطه ی قبض و بسط دین و حداقلی و حداکثری بودن دین و حدود نفوذ دین ، منظور از کار تربیتی فرق خواهد کرد . اگر دین را در همه ی امور نفوذ بدهیم کار تربیتی در همه ی امور نفوذ خواهد کرد پس حتی حکومت اسلامی هم درصدد کار تربیتی است ! پس انحصار کار تربیتی در کمترین حالت ممکن یعنی فقط نشان دادن راه صحیح به فرد ، اشتباه است . ناحیه نفوذ کارتربیتی همان ناحیه نفوذ دین است و با این دیدگاه تنها کسانی حق کار تربیتی دارند که یا مورد تایید مجتهدی باشند یا خود مجتهد باشند چون انحصارا این مجتهد است که دین شناس کاملی است . از همین جا اهمیت داشتن تشکیلاتی که در راس آن یک مجتهد باشد ، معلوم میشود . تشکیلاتی که همه در آن با رای مجتهد مشروعیت می یابند و کار تربیتی میکنند . و همه ی اینها به معنی نفی کارهای تربیتی فعلی نیست . چون در نبود این چنین تشکیلاتی ، همین کارهای تربیتی کوچک هم خوبند .
سوم
اگر این نظر فروید را که میگوید "90 % ذهن انسان را ناخودآگاه او تشکیل داده"قبول کنیم به این میرسیم که خیلی از رفتارهای انسان عقلانی نیست ! اگر عقل را هم عقل ابزاری تعریفی آنان بدانیم به این میرسیم که انسان فاقد شعور است ! انسان نمیفهمد ! اگر حرف ها را صحیح بدانیم به این میرسیم که برای تسلط بر انسانها باید شرایط اطراف آنها را طبق خواست خود بسازیم تا انسان طبق خواست ما عمل کند ! پس تسلط بر شرایط میشود تسلط بر فرد ! میماند آن 10% عقل ابزاری که آن را هم باید تخدیر کرد ! و همه ی اینها میشود انسان بیشعور و تخدیر شده با عقلی که در معارف به جایی نمیرسد ! جمع این گونه از انسان ها هم میشود غرب !!!! و اگر صهیونیست ها را مسلط بر غرب بدانیم یعنی وضعیت فعلی غرب ناشی از صهیونیسم و این نوع تفکر است ! پس راه حل عوض کردن اوضاع فعلی غرب ، نابودی صهیونیسم و آن رژیم منحوس وابسته ی به صهیونیسم و شرایط سازی برای تعقل غربیون است ! از همین جا لزوم مرگ بر اسرائیل و صدور انقلاب معلوم میشود ! مرگ بر اسرائیل برای تعقل است !
چهارم
فضای سنتی با فضای مدرن خیلی تفاوت داره و تلفیق این دو شالوده ای میسازه برای به مقصد نرسیدن اهداف . یا سنتی سنتی یا مدرن مدرن ! نمیشه که در عین مدرن بودن سنتی بود ! تکنولوژی و دولت مدرن مربوط به عصر مدرنه . نمیشه با دولت مدرن و جامعه مدرن ، سنتی بود مگه اینکه اقتضائات مدرنیته رو کنار گذاشت ! اسلام فضای خارج از سنت و مدرنیته است . دخالت ندونسته دعوای بین سنت و مدرنیته به اسلام اشتباه محضه ! الاسلام هوالحل ، نه سنت و نه مدرنیته !!!
پنجم
الاسلام هو الحل نه النکاح هو الحل ! خلاصه کردن تمام راه حل های مشکلات در ازدواج واقعا یه کار عقلانی نیست ! ظرفیت سنجی هم چیز خوبیه !
بیابید ارتباط اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم را !